۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

واژه های وارداتی به زبان پارسی



در زبان فارسی در

واژ‌ه‌ها عبارتی از یک زبان

خارجی قرار دارد و شکل دگرگون شده

آن وارد زبان عامه ما شده است به

 نمونه‌های زیر توجه کنید:




 زپرتی :

واژة روسی Zeperti به معنی زندانی است و

استفاده از آن یادگار زمان قزاق‌های روسی در ایران است در آن

دوران هرگاه سربازی به زندان می‌افتاد دیگران می‌گفتند یارو

زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود

گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است.

هشلهف :

مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژه‌ها یا

عبارات از یک زبان بیگانه تا چه  اندازه می‌تواند نازیبا و نچسب

باشد، جملة انگلیسی (I shall have به معنی من خواهم

داشت) را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگویند ببینید

واگویی این عبارت چقدر نامطبوع  است! و اکنون دیگر این واژة مسخره آمیز را برای هر واژة عبارت نچسب و

نامفهوم دیگر نیز (چه فارسی و چه بیگانه) به کار می‌برند.

چُسان فسان:

از واژة روسی Cossani Fossani به معنی آرایش شده و شیک پوشیده گرفته  شده است.

شر و ور:

از واژة فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است.

اسكناس:

از واژة روسی Assignatsia که خود از واژة فرانسوی Assignat به معنی برگة دارای ضمانت گرفته شده است.

فکسنی:

از واژة روسی Fkussni به معنی بامزه گرفته شده است  و به کنایه و واژگونه به معنی  بیخود و مزخرف به کار برده شده است.

نخاله:

یادگار سربازخانه‌های زاق‌های روسی در ایران است که به
زبان روسی به آدم بی ادب و گستاخ می‌گفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کرده‌اند

هیچ نظری موجود نیست: