۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

شغل



سياستمدار: کسي است که مي تواند به شما بگويد به جهنم برويد منتها به نحوي که شما براي اين سفر لحظه شماري کنيد!
 
مشاور: کسي است که ساعت شما را از دستتان باز مي کند و بعد به شما مي گويد ساعت چند است!
 
حسابدار: کسي است که قيمت همه چيز را مي داند ولي ارزش هيچ چيز را نمي داند!
 
بانکدار: کسي است هنگامي که هوا آفتابي است چترش را به شما قرض مي دهد و درست تا باران شروع مي شود آن را مي خواهد!
 
اقتصاددان: کسي است که فردا خواهد فهميد چرا چيزهايي که ديروز پيش بيني کرده بود امروز اتفاق نيفتاد!
 
روزنامه نگار: کسي است که %50 از وقتش به نگفتن چيزهايي که مي داند مي گذرد و %50 بقيه وقتش به صحبت کردن در مورد چيزهايي که نمي داند!
 
رياضيدان: مرد کوري است که در يک اتاق تاريک بدنبال گربه سياهيه مي گردد که آنجا نيست!
 
هنرمند مدرن: کسي است که رنگ را بر روي بوم مي پاشد و با پارچه اي آن را بهم مي زند و سپس پارچه را مي فروشد!
 
فيلسوف: کسي است که براي عده اي که خوابند حرف مي زند!
 
روانشناس: کسي است که از شما پول مي گيرد تا سوالاتي را بپرسد که همسرتان مجاني از شما مي پرسد!
 
جامعه شناس: کسي است که وقتي ماشين خوشگلي از خيابان رد مي شود و همه مردم به آن نگاه مي کنند، او به مردم نگاه مي کند!
 
برنامه نويس: کسي است که مشکلي که از وجودش بي خبر بوديد را به روشي که نمي فهميد حل مي کند!

انتظار

یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند. از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن!


در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند. در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند. برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!


پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند. بعد از یک بحث طولانی، جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.


لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گر چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!


او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره. خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.


سه سال گذشت... و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال ... شش سال ... سپس در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده . او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.


در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. منم حالا نمی رم نمک بیارم»!!!!!!!!!!!! !!!!!


نتیجه اخلاقی:


بعضی از ماها زندگیمون صرف انتظار کشیدن برای این می شه که دیگران به تعهداتی که ازشون انتظار داریم عمل کنن. آنقدر نگران کارهایی که دیگران انجام میدن هستیم که خودمون (عملا) هیچ کاری انجام نمی دیم.






A turtle family went on a picnic.. The turtles, being naturally slow about things, took seven years to prepare for their .Finally the turtle family left home looking for a suitable place. During the second year of their journey they found it. For about six months theycleaned up the area, unpacked the picnic basket, and completed the ks.
Then they discovered the had forgotten the salt. A picnic without salt would be a disaster, they all agreed. After a lengthy discussion, the youngest turtle was chosen to retrieve the salt from home.


Although he was the fastest of the slow moving turtles, the little turtle whined, cried, and wobbled in his shell. He agreed to go on one condition: that no one would eat until he returned. The family consented and the little turtle left.


Three years passed-- and the little turtle had not returned. Five years...six years.. Then in the seventh year of his absence, the oldest turtle could no longer contain his hunger. He announced that he was going to eat and began to unwrap a sandwich.
At that point the little turtle suddenly popped out from behind a tree shouting, "SEE I knew you wouldn't wait. Now I am not going to go get the salt."


The Moral Is...


Some of us waste our lives waiting for people to live up to our expectations of them. We are so concerned about what others are doing that we don't do anything ourselves. 

۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

اسامی مستعار تعدادی از شخصیتها



-


بعضی از اشخاص بنا به دلایلی نام یا نامهای مستعاری برای خود انتخاب می‌کنند. در پاره‌ای موارد این نامهای مستعار جایگزین نام اصلی شده و دیگر کسی آن شخص را به نام اصلیش نمی‌شناسد.
در جدول زیر اسامی مستعار تعدادی از شخصیتهای سیاسی، هنری و ادبی ایران درج گردیده که مشاهده آنها خالی از لطف نیست.
ردیف
نام مستعار
نام اصلی
۱
آغاسی
نعمت‌الله آزموده
۲
ابی
ابراهیم حامدی
۳
ارد بزرگ
مجتبی شرکاء
۴
الهه
بهار غلامحسینی
۵
امیر کبیر
تقی فراهانی
۶
اندی
آندرانیک مددیان
۷
ایرج
حسین خواجه‌امیری
۸
ایرج راد
اکبر حسنی‌راد
۹
بابا شمل
رضا گنجه‌ای
۱۰
باقرخان
باقر تبریزی
۱۱
بدیع‌الزمان فروزانفر
محمدحسین بشرویه‌ ای
۱۲
بزرگ علوی
مجتبی علوی
۱۳
بهروز وثوقی
خلیل وثوقی
۱۴
پرویز یاحقی
پرویز صدیقی‌پارسی
۱۵
پروین اعتصامی
رخشنده اعتصامی
۱۶
پریسا
فاطمه واعظی
۱۷
پوران
فرح‌دخت عبّاسی‌طاقانی
۱۸
ثریا قاسمی
مولود ملاقاسم
۱۹
جبار باغچه‌بان
میرزاجبار عسگرزاده
۲۰
حافظ
شمس‌الدین محمد شیرازی
۲۱
حمیرا
پروانه امیرافشاری
۲۲
خواجه نصیرالدین طوسی
ابوجعفر محمدبن محمدبن حسن طوسی
۲۳
دلکش
عصمت باقرپوربابُلی
۲۴
ذبیح‌الله منصوری
ذبیح‌الله حکیم‌الهی‌دشتی
۲۵
ر.اعتمادی
رجبعلی اعتمادی
۲۶
رضا شاه
رضا سوادکوهی
۲۷
رهی معیری
بیوک معیری
۲۸
ستار
عبدالحسن ستارپور
۲۹
ستارخان
ستار قره‌داغی
۳۰
سعدی
مُصلِح‌الدین مُشرف‌بن عَبدُالله
۳۱
سلمان فارسی
روزبه
۳۲
سندی
شهرام آذر
۳۳
سوسن
گل‌اندام طاهرخانی
۳۴
سیروس گرجستانی
علی‌اکبر محمدزاده‌گرجستانی
۳۵
سیمین بهبهانی
سیمین خلیلی
۳۶
شهریار
محمدحسین بهجت‌تبریزی
۳۷
شیرین بینا
شیرین صدق‌گویا
۳۸
صائب تبریزی
میرزا محمدعلی
۳۹
عبدالکریم سروش
حسین حاج فرج‌الله دبّاغ
۴۰
عطار نیشابوری
فریدالدین ابوحامد
۴۱
فرح پهلوی
فرح دیبا
۴۲
فروزان
پروین خیربخش
۴۳
کمال الملک
محمد غفاری
۴۴
گلاب آدینه
گلاب مستعان
۴۵
گوگوش
فائقه آتشین
۴۶
گوهر مراد
غلامحسین ساعدی
۴۷
م.الف.به‌آذین
محمود اعتمادزاد
۴۸
م.امید
مهدی اخوان‌ثالث
۴۹
مرضیه
اشرف‌السادات مرتضایی
۵۰
معین
نصرالله معین
۵۱
ملک‌الشعرا
محمدتقی بهار
۵۲
مهستی
افتخار دده‌بالا
۵۳
میرداماد
میربرهان‌الدین محمدباقر استرآبادی
۵۴
میرزاده عشقی
سیدمحمدرضا کردستانی
۵۵
نادرشاه
نادرقلی
۵۶
نادره
حمیده خیرآبادی
۵۷
نسیم شمال
سید اشرف‌الدین گیلانی
۵۸
نلی
شمسی اشتری
۵۹
نیما یوشیج
علی اسفندیاری
۶۰
هایده
معصومه دده‌بالا