۱۳۸۶ مهر ۱۷, سه‌شنبه

تاریخچه روستای ایراج

كوير مركزی ايران كه به دشت كوير موسوم است ‏‌در بخش شمال فلات ايران قرار دارد . اين چاله زمين شناسي از خشك ترين نواحي ايران است بزرگترين بيابان بسته محصور در خشكي كره زمين به شمار مي رود .اگر زمين كوير سوزان است ‏آسمان نيلگون وپرستاره اي دارد‏‏،كه سرا پرده ملكوت خداست .
نگريستن به آسمان،ناظرين را به انديشيدن وسير آفاقي وا مي دارد كه پختگي فكري ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏، رشدعقلي وشكوفايي انديشه ها واستعدادها،ارمغان آن است.مهتاب كويرمهربان است وآرامش بخش، افق گسترده كويركه نه فرازي دارد ونه نشيبي، ‏‌انسانهايي گشاده رو ،مهربان ومهمان نوازي را بار آ ورده است.
ازايراج در متون جغرافيايي قرن پنجم با نام ارابه ياد شده است و گويش قديمي و محلي ارا نام دارد. اين روستا در 30 كيلومتري جنوب خور در 54درجه و47دقيقه طول شرقي و33درجه و27 دقيقه عرضي شمالي قرار دارد . منبع آب روستا از 33 چشمه تامين مي شود .
حال با توجه با اينكه قدمت اين منطقه به زمان هخامنشينيان برمي گردد ،مي توان از غاري كوچك در ايراج نام برد به نام (چونمادو) كه در گويش محلي (چون) به معني سوراخ و غار ،و براي كلمه (مادو) در گويش محلي معني خاصي نمي توان پيدا كرد، و چون در اين گويش به تمامي اسم ها (و) اضافه مي كنند وجود اين غار بايد از زمان مادها كه قبل ازهخامنشينيان بود ه اند باشد . در ادوار مختلف مردم روستا از اين غار به عنوان پناهگا ه استفاده مي نمودند.
همچنين نامي قديمي در گويش محلي وجود داردکه به ارا معروف است. اين نام بايد يك نام زرتشتي باشد .وجود گورستانهاي گبري که تاچندي قبل وجود داشت وبه مزارگبرها معروف بود حكايت از زرتشتي بودن اهالي داشته است. و همين آثار وگويش ها حاکي از قدمت اين روستا مي باشد، و به عهد ساسانيان برمي گرددکه دين رسمي ايرانيان زرتشتي بوده است.

قلعه قديمي ترين بناي ايراج
ايراج قلعه اي قديمي دارد كه به روي تپه اي بزرگ در مركز روستا آرميده است و خانه هاي روستا در اطراف اين قلعه قرار دارد . تاريخ اين روستا با وجود سر و كهن سالي كه در آن وجود دارد وقدمت آن را 1000 سال تخمين مي زنند احتمالاَ به هزار سال قبل مي رسد . همچنين قلعه و خانه هايي كه قديم در اطراف قلعه وجود داشته شباهت دارد به خانه هاي شهرهكمتانه (همدان) كه منسوب به قوم ماد است. قلعه و ارگ در روي يك بلندي وجود دارد كه در صورت هجوم بيگانگان ،دشمن نتواند به راحتي به ارگ وقلعه برسد و مردم بتوانند به آساني از ارگ دفاع كنند.


سرو کهن ايراج
همانگونه که دربالا اشاره گرديد يکي ازنمادهاي طبيعي ايراج درخت سرو آن است که درضلع شرقي قلعه ايراج قراردارد . قدمت اين سرو تنومند رابيش از هزار سال مي دانند . اين سرو زيبا بيش از70متر ارتفاع دارد وقطر پايين تنه آن حدود دومتريابيشتر مي باشد .پس ازپيروزي انقلاب اسلامي پرچم جمهوري اسلامي ايران بر نوک آن برافراشته شد وازآن پس هراز چندگاهي پرچم نوجايگزين مي کنند.

رد پايي خضرنبي درايراج
وجود بقعه اي به نام خواجه خضر در اين روستا بيانگر قدمت ديرينه اين روستا است . خضر نبي يکي ازانبياء الهي است که درخشکي هاي کره زمين رفت وآمد مي کند وروايت است که هرگاه بنده اي ازبندگان خوب خدا گرفتار شود وآن بزرگوار را صدا بزند به اذن پروردگار عالم اين پيامبر گرامي اورا ياري مي دهد .از اين رو در سمت شمال غربي روستا گنبد وايوان کوچکي ازاين پيامبر بچشم مي خورد که مي گويند خضر پيامبردرحال گذرازاين روستا بوده که درمحل مذکور توفقي کوتاه داشته که يکي ازموحدان او را بچشم ديده وگفتگويي بين آنها رد و بدل شده که آن حضرت خود را خضر معرفي مي نمايد . مردم خداجوي اين روستا براي عرض ادب به ساحت مقدس اين پيامبر الهي اين محل را زيارت مي کنند وبراي سلامتي آن حضرت دورکعت نماز مي گزارند.و بسياري ازمردم درزير اين گنبد کوچک ازخداوند حاجات بزرگي گرفته اند.
مزرعه ها واماکن ديدني اطراف ايراج
مزرعه منک ، آخورک ، خرم آباد، کلاته ، آب اشکو، کهينو، آبگادو، گرو، بيخ چاه ، بندر، بهين ، آبگيشه ،گولار، دشت باغ حلقه ، اسلام دشت،كاشفيه ازمزارع واماکني است که ديدن آنها دراين منطقه توجه مردم رابخود جلب مي نمايد.
مختصري دررابطه باروستاي ارديب
روستاي ارديب در6 کيلو متري ضلع شرقي روستاي ايراج قراردارد که قدمتي ديرينه دارد ويکي از نمادهاي معروف اين روستا درخت سرو آن است شايد اين سرو ازنظر ارتفاع وقطر تنه به اندازه سرو ايراج نباشد ولي داراي عمري کهن مي باشد . ارديب ازنظر آب هوا تقريبا شبيه به ايراج است و داراي چشمه آب شيرين مي باشد .ومردمان نجيب ومهمان نوازي دارد.
امير اسماعيل عرب عامری يکی ديگر از اين شخصيتهاي سياسی است که در اوايل قرن سيزدهم پس از شکست از سپاهيا ن قاجار در روستای ارديب اتراق نمود وبا احداث ديواری به قطر سه متر برگرد اين روستا آن را به صورت دژ مستحکمی برای خويش در آورد ، كه آثار آن تا سال 1335شمسی با قی بود .
تاريخچه مختصري درمورد شهرستان نائين
ايجاد شهر نائين رابه يهوديان نسبت می دهند . زيرا در جنگ کورش با بابل و پيروزي کورش درجنگ موجب نجات يهوديان گرديد و آنان روانه ايران شده وبه منطقه نائين آمدند، وبه عمران آبادی منطقه پرداختند.احتمالاً بايد گويش مردم اين منطقه با توجه به گسترش آئين يهود وتبليغ آنان، مردم اين رابه دين خود درآورده باشند. واز دين قبلی آنان اطلاع دقيقی در دست نيست .يکی از رسومی که يهوديان دارند اين است که در هنگام گرفتن ماه ويا خورشيد به پشت ظروف مسی طبل می زنند . اين رسم در قرن پنجم هجری در کتاب ناسخ التواريخ ذکر شده است . نيز بايدمد نظر داشت كه قدمت نائين نيز در اسناد موجود به زمان هخامنشينيان مي رسد . كه در زمان كورش در جنگي كه اين پادشاه با بابل انجام داد يهوديان اسير شده توسط بابليان را آزاد كرد وآنان نيز به منطقه نائين آمده واين شهر را بنا نمودند و همچنين در شهر بيت المقدس نيز منطقه اي به همين نام وجود دارد.
آئين ديگری که قبل از اسلام در اين منطقه طرفدارانی داشته مذهب صائبی است،که گفته شده با عقايد زرتشت شباهتهايي داشته که جمعيتی از پيروان نوح بوده اند ، ولی شهرستانی ،دركتاب ملل و نحل خود می گويد،بدين علت که اينان از دين آسماني دورشدند آنان را طرف داران اين مذهب مي دانند. گروهی از اين قوم در اوايل تاريخ مسيح از سواحل اردن به سوی بين النحرين ،سفلي وخوزستان کنونی آمده وسپس به نقاط مرکزی پراکنده شده اند، که مناطق نائين نيز از آن جمله بوده است. اعتقاد به مهر گياه واينکه اين علف زن عقيم را چاره مي كند و اولاد می بخشد از يادگارهای دوران صائبی است که تا چندي پيش نيز رايج بوده است . ازسوي ديگر،طرفداران آئين زرتشتی نيز در اين منطقه ساکن بوده اند كه گروهی ازآنان تا عهد صفوی بر دين زرتشت باقی بوده ،که بسياری ازآداب آنان را مي توان هنوز مشاهده کرد.احترام به آتش،الوگاه،آتشونی و...
تاسال29هجری قمری تمامی نقاط ايران به جز اصطخر و طبرستان، فتح شده بود.ونائين دراوايل قرن اول هجری جزء فتوحات اسلام گرديد. اولين منطقه ای که به دين اسلام گرويد، روستايی در شمال شرق نائين بود که به يمن تشرف به اسلام، به محمديه معروف شد.مناطق شرقی نائين يعنی خوربيابانک وجندق که از توابع قومس بودند توسط سليمان ابن عمر ضبتی يا براءبن عازب فرماندهان سپاه اسلام فتح شدند. قرار گرفتن نائين درگلوگاه کوير و ارتباط اين ديار با شهرهای شيعه نشينی چون قم و ری، باعث گرديدگرايش مردم منطقه به تشيع شود. وقتي مامون به دليل اهميت ، موقعيت وشخصيت امام رضا (ع) در سال 201 ه .ق ايشان را از مدينه به مرو آورد دستور داد آن حضرت را از شهر هاي غير شيعه عبور دهند . بر همين اساس مسير خوزستان به كوير وقومس سپس طبس وخراسان انتخاب گرديد‏ ، رجاء بن ابي ضحاك مسئوليت آوردن ايشان را داشتند ، بعد از شهادت حضرت امام رضا (ع) هزار نفر از امويان به خونخواهي حضرت از مدينه سوي مرو وخراسان حركت مي كنند ، كه فرماندهي آنان را ابو محمد ابراهيم بن عبد الرزاق بن موسي بن جعفر عهده دار بود كه در نقاط مركزي ايران وحوالي نائين ماموران مامون به تعقيب آنان پرداخته و امويان در كوير پراكنده شده وبه منطقه بيابانك آمدند . چون مردمان اين منطقه هنوز دين زرتشتي داشتند با امويان از در ستيز بر آمدند . درزمان حمله مغول در نائين ومناطق اطراف آن اسماعيليان ساكن بودند. حاكم طبس امير اسماعيل گيلكي بود.و از آنجاييكه اسماعيلي مذهب بودند، مغولان با آنان دشمني داشتند. ازاين رو منطقه نيز از تهاجم آنان در امان نبوده ومورد تهاجم بي رحمانه آنان واقع شد.براثراين تهاجم چند تن از عرفاي اين سلسله ازطبس به منطقه بيابانك آمدند كه همه مريد قطب الدين حيدر توني شده. كه ايشان يكي از عرفاي معروف ايران است .
مختصري درمورد جندق
درشرق نائين درمنطقه اي به نام جندق ‏، كه قبايل زيادي در آنجا زندگي مي كردند، سنگ نوشته هايي به زبان عربي ،كه به تاريخ 670 ه.ق. است وجود دارد. در زمان صفويه اصفهان به عنوان مركز حكومت آنان قرارگرفت،و نائين كه از توابع يزد بود‏، زير نظر اصفهان رفته و باعث شكوفايي نائين گرديد .در اواخر عهد صفويه كه افاغنه اصفهان و يزد را تصرف كردند نائين نيز مورد تهاجم آنان قرار گرفت از اين رو بيشتر عمال دولتي،سران وسادات اصفهان ، ‏‌يزد و نائين به قصبات اطراف نائين پناه بردند.
در سالهاي 1327 و 1328 نايب حسين كاشاني به منطقه جندق وبيابانك آمد وحوادثي بوجود آورد. در زمان صفويه گروهی از قبايل عرب عامری در منطقه نائين از اقتدار , سياسی ,اجتماعی بر خوردار شدند. علت مهاجرت اين طايفه به منطقه مزبور اين است که امير تيمورگورکانی در قرن نهم هجری به خونخواهی سالار شهيدان امام حسين(ع) با اهل شام ، به ويژه بازماندگان اموی ، مبارزه کرد . جمعی از اعراب، نجور و حاپور وی را همراه کردند که اعراب بنی عامری ، به سر کردگی امير صفوی عامری از جمله آنان بودند امير تيمور پس از خاتمه پيکار مزبور طايفه بنی عامری را با ايل وحشم آنان به ايران آورد وبه پاس خدمات گذشته در اين منطقه ساکن کرد که قبر منصور در زواره است.
دوتن ازشاعران بزرگ ايران زمين بنام ابوالحسن يغمايي وحبيب يغمايي درروستاي جندق متولد شده اند وفرهنگ وادب ايراني را پاس داشته واشعار زيبايي درآثار آنان وجود دارد. دررثاي سالار شهيدان نيز يغما اشعار جانسوز گفته که امروزه درمجالس سوگواري امام حسين ازآنها استفاده مي کنند.
جندق وبيابانک در دوران استقرار مشروطه دوره نا امنی را می گذراند كه نايب حسين و ماشاا... خان كاشي از ضعف دولت مركزي استفاده كردند وبه نواحي مرکزی به ويژه کوير يورش بردند که ايراج نيز دستخوش ياغی گری آنان گرديد. درپي اين تعرض ،درسالهای 1328تا 1337 ه .ق سا كنين اين آبادی وديگر آباديها به نواحی ديگری متواری شدند.

تاريخچه روستاي گرمه
اين روستا درفاصله 20کيلومتري روستاي ايراج قرارداردکه نام سهراب گبر گرمه اي بعنوان يکي ازسران گرمه معروف است . وقتي قلعه گرمه به دست علويان تصرف گرديد واهالي اين روستا آئين اسلام قبول كردند.يكي از علويان بنام ابو محمد به روستاي بياضه رفته تاازتعدي امويان درامان بماند.اما به اين شخصيت والامقام خيانت مي شود و شخصي مزدور ايشان را مسموم مي كند وبه شهادت مي رساند، در روستاي گرمه قبرستاني است بنام گورستان كشته ها كه محل هر قبر با سنگچين مشخص شده است. مي گوينداين گورستان مشهد علويان است كه توسط زرتشتيان بشهادت رسيده اند. علاوه براين مشهد امامزاده هاي ديگري نيز در روستاهاي اطراف منجمله ايراج وجود داردکه احتمالاً از شهداي علويان هستند.
با روي كار آمدن ديالمه (آْل بويه) در سال 320 ه. ق كه حكومت آنان 128 سال بطول انجاميد. نقاط مركزي ايران تحت سلطه آنان قرارگرفت كه نائين ومناطق آن نيز از آن جمله بود. چون اين سلسله شيعي مذهب بودند به رواج وگسترش بيشتر مذهب تشيع در اين منطقه پرداختند. برگزاري آئين سوگواري تاسوعاوعاشورا وعزاداري سالار شهيدان وديگر مراسمات مذهبي شيعي جزء سنتهاي خوب اين خاندان بوده است.
تاريخچه روستاي بياضه
اسماعيليان كه از فُرق شيعه بودند با روي كارآمدن سلاجقه در448 ه.ق با آنان مبارز علني داشته و به خاطر دور بودن از مركز حكومت سلاجقه، اين فرقه در مناطق نائين وخور و بيابانك به تبليغ وفعاليت ديني پرداختند و قلعه هاي مستحكمي نيز در اين مناطق براي خود بوجودآوردند. در قرن پنجم هنگام عبور ناصر خسرو ازکوير ، از قلعه هاي روستاهاي منطقه ديدن كرده كه از قلعه بياضه بعنوان بزرگترين آن نام برده كه داراي اتاقها و راهروهاي پيچ در پيچ بوده وداراي پنج طبقه است. دور تا دوراين قلعه خندقي حفر گرديده است که سندآن نيز موجود است.اين سند به خط نسخ و زبان عربي مي باشد، كه مربوط به قرن نهم هجري است.دراين سند از نبرد علويان با زرتشتيان ياد شده وتاريخ درگيري را سال 430هجري، و مكان آن را در آباديهاي شرق نائين ذكر نموده كه در منطقه بيابانك واقع شده است.
عبور شاه عباس ازمنطقه کوير
در زمان صفويه كه اين سلسله شعيه مذهب بودند.مذهب تشيع رواج بيشتري گرفت، مردم اين منطقه نيز به دين اسلام ومذهب تشيع گرويدند. از جمله آنكه شاه عباس صفوي نيز در سفري كه به مشهدداشته از اين منطقه عبور كرده است .ايشان در منطقه بيابانك افرادي را با كيش زرتشتي مي بيند فردي به نام سيد داوودكه باچند نسل به حضرت امام موسي كاظم(ع) مي رسد رابراي هدايت آنان به دين اسلام ومذهب تشيع تعيين مي كند.
شرحي کلي ومختصر درموردروستاهاي منطقه بيابانک
بيابانك از آغاز دوره قاجار تا به امروز جزء توابع يزد ،‏ خراسان ،‏ سمنان و اصفهان بوده است. در دوران ساسانيان ايالت فارس به 5 منطقه تقسيم شد كه بزرگترين آن اصطخر نام داشت و منطقه يزد وسيعترين قلمرو اين ايالت بوده ونائين نيز قبل ا ز اسلام به عنوان مر كز اداري و خدماتي بخشي از ناحيه يزد بوده است ، در عهد مغول نائين از توابع يزد بوده ، كه حاكم آن يوسف شاه اتابك بر مردم ستم زيادي مي نمود ، در زمان غازان خان مغول(هفتمين ايلخان مغول ) ايشان بركنا رگرديد.
مقدسي در احسن المقاسيم وابن حوقل بغدادي در صدة الارض وديگر جغرافيا نويسان صده چهارم وپنجم هجري از جرمق ، بيادق و ارابه بنام (گرمه ، بياضه و ايراج) يادنموده اند وجمعيت اين آباديها را بالغ بر 1000 نفر ذکر كرده اند. ازطرفي ناصر خسرو تعداد اين آبادي ها را 12 پارچه نوشته است . ياقوت حمري در معجم البلدان از مهر جان به نام ويرانه اي نام برده كه در قرن هفتم اتفاق افتاده،لکن علت ويراني آن معلوم نيست . بر سر در مسجد جامع مهرجان سندي موجود است که به زبان عربي مي باشد.اين سند مربوط به قرن نهم هجري قمري است که حتي سنگ نوشته هايي ازاين دست موجود است که جنگ بين امويان وزرتشتيان را به تاريخ 430ه.ق ذکر نموده است.
اعتماد السلطنه در مرات البلدان از هفت روستا نام برده كه ايراج در بين آنها ذکرنشده است . در سال 444 ه .ق كه ناصر خسرو از منطقه عبور مي كند ،اسماعيليان براين منطقه حكومت مي كردند به احتمال قوي مردم اين منطقه بين سالهاي 430تا440 ه. ق تماماَ مسلمان شده وچون اعراب به شيعيان لقب علويان داده بودند، جنگ بين شيعيان وزرتشتيان بوده است. ازاين روبعد از درگيري كل منطقه و روستاهاي آن دين ا سماعيليان را پذيرفته اند ، در مهر جان نيز سنگ نوشته اي هست كه بر روي آن نوشته شده هذا القبر المرحوم سعيد زين العارفين حاجي محمد شاه كه چنين بر مي آيد كه از عرفاي منطقه بوده است وتاريخ آن نيز به سال 727 ه.ق است واين را مي رساند كه مغولان نيز در اين منطقه آمده وچون با اين آئين معقوف شيعي مخالف بودند آنان را به شهادت مي رسانند.
پس ازظهور اسلام وحمله اعراب وشکست ساسانيان ويزد گرد سوم در جنگ نهاوند در زمان عمرمردم ايران به دين مبين اسلام گرويدند ومسلمان شدند. در آن زمان دو منطقه از دست اعراب نجات يافت يکی منطقه طبرستان (مازنداران کنونی) بود،که به خاطر کوه های بلند وراههای صعب العبور ، اعراب نتوانستند در مرحله اول آنجا را فتح وآنان را به دين اسلام درآورند. ديگری کوير بود که اعراب از سختيها وبيابانهاي کويرآگاه بودند،وچون شناختی نسبت به راههاي کوير ايران نداشتند از حرکت به اين منطقه باز ايستادند.اين منطقه تا زمان مامون خلفيه عباسی دردين نياکان خودباقي بودند . وقتي مامون دستور داد امام رضا را به خراسان بياورند ،برای آوردن آن حضرت از اين منطقه استفاده کردند وپس از کشته شدن حضرت به دست مامون حدود 1000 نفر از ياران ايشان تصميم گرفتند که انتقام ايشان را از مامون عباسی بگيرند. ازاين رو به سمت ايران حرکت کرده و از خوزستان به کوير مرکزی آمدند که عمال دولت مامون سپاهی جهت سرکوبی آنان فرستاد وآنان متواری شده وبه منطقه بيابانک آمدند. در اين منطقه سهراب گبر که در قلعه گرمه مستقر بود زرتشتی مسلک بود جلوی ياران امام رضا (ع) را گرفته و با ديگر روستاها از جمله مهرجان ، بياضه و... متحد شده وجنگ سختی با آنان نمودندوتعدادی از آنان شهيد شدند که بر مزار تمامی آنهايي که در منطقه کشته شدند بارگاهی کوچک ساخته شد.فرمانده آنان ابو محمد ابراهيم بن عبد الرزاق بن موسی بن جعفر(ع) بود که توانست گرمه را فتح کند و مردم آنجا را به اسلام دعوت کند. در موقعی که ايشان به بياضه رفتند پير زنی ايشان را زهر خوراند وآن حضرت شهيد شدند. گنبد وبارگاهی در شان ايشان در اين روستا بنا گرديده است که امروزه مورد توجه مردم منطقه مي باشد وبراي زيارت آن حضرت ازاطراف واکناف مشرف مي شوند. وچون مردم اين منطقه تازه مسلمان بودند واسماعيليان نيز تا حدود طبس پيش آمده بودند،قلعه ای در طبس بنا نمودند ودر آنجا توانستند مردم اين منطقه رابه کيش خود هدايت کنند ونيزقلعه هايی در اين مناطق ايجاد نمايند. قلعه سهراب گبر را که توسط زرتشتيان ساخته شده بود مرمت وبه سبک خود ساختند، و در ايراج نيز چنين کاری نمودند. در كتاب خداوند الموت نام دو روستای ايراج ومهرجان که دو برادر به نامهای ايرج ومهرج در آنجا زندگی می کردند و به کشاورزی مشغول بودندآمده است. باتوجه به نام اين دو که ازنامهاي زرتشتی می باشد اينگونه به نظر می آيدکه آنها زرتشتي
بوده اند. مردم منطقه پس از مسلمان شدن به دست ياران امام رضا مجدداً به دين خود که همان زرتشتی بود برگشته وبا توجه به حضور اسماعيليان در منطقه ظاهراً دين آنان را پذيرفته باشند چون درزمان شاه عباس در سفری که ايشان به مشهد از طريق اصفهان راه خور وبيابانک به مشهد داشتند در خور اتراق نمودند وفردی به نام سيد داوود که مقبره اش نيز در کنار مسجد خور می باشد رابرای ارشاد و راهنمايی زرتشتيان منطقه در آنجا مامور می کند سپس بعد از حمله افاغنه به اصفهان ومحاصره اين شهر و بر انداختن حکومت صفوی تعدای از مردم از شهر های محاصره شده به روستاهای کوچک که امنتر بودند پناه بردند و همچنين برخی از افراد دولتی نيز در اين روستاها سکني گزيدند. که از جمله آنها می توان امير اسماعيل عرب عامری که در روستای ارديب ساکن و ديوان خانه ای را در آنجا ساخت ،که هنوز آن پابرجاست را می توان نام برد. ........
برگرفته از سایت آزاد اندیشان ایراج

۱۳۸۶ تیر ۲۶, سه‌شنبه

ضرب المثل های انگلیسی با معادل فارسی

English proverb
Persian equivalent
All roads lead to Rome .
مرغ يک پا دارد.
Be cool as a cucumber.
بي خيال بودن.
Be looking for a needle in a haystack.
در انبار کاه دنبال سوزن گشتن.
Business is business.
حساب حساب است، کاکا برادر.
Bite off more than one can chew.
لقمه بزرگتر از دهان برداشتن.
Birds of a feather flock together.
کبوتر با کبوتر، باز با باز.
Born with a silver spoon in one's mouth.
در ناز و نعمت بزرگ شدن.
Don't count your chickens before they are hatched.
جوجه را آخر پاييز ميشمارند
Do as you would be done you.
با ديگران طوري رفتار کن که ميخواهي با تو رفتار کنند
Don't waste your time.
عمر خود را هدر نده.
Easy come, easy go!
باد آورده را باد ميبرد.
Get up on the wrong side of the bed.
از دنده چپ بلند شدن.
Haste makes waste.
عجله کار شيطان است.
Healthy minds in healthy bodies.
عقل سالم در بدن سالم است.
Kill two birds with one stone.
با يک تير دو نشانه زدن.
Knowledge is power.
دانايي توانايي است.
Know something like the back of one's hand.
چيزي (جايي) را مثل کف دست بلد بودن.
Money does not grow on trees.
پول و ثروت راحت بدست نمي آيد.
No pain, no gain.
نابرده رنج، گنج ميسر نميشود.
Never put off till tomorrow what maybe done today.
کار امروز را به فردا نينداز.
One swallow does not make a summer.
با يک گل بهار نميشود.
Out of sight, out of mind,
از دل برود، هر آنکه از ديده برفت.
Once bitten twice shy.
مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسد.
Seeing is believing.
شنيدن کي بود مانند ديدن.
Two cooks spoil the food.
آشپز که دو تا شد، آش يا شور ميشود يا بي نمک.
Two heads are better than one.
يک دست صدا ندارد.
There's no place like home.
هيچ جا خانه آدم نميشود.
The early bird catches the worm.
سحرخيز باش تا کامروا باشي.
There is no smoke without fire.
تا نباشد چيزکي، مردم نگويند چيزها.
Where there is a will, there is a way.
خواستن توانستن است.
Walls have ears.
ديوار گوش دارد.

why do we read quran

Why do we read Quran, even if we can't understand a single Arabic word???? This is a beautiful story.
An old American Muslim lived on a farm in the mountains of eastern Kentucky with his young grandson. Each morning Grandpa was up early sitting at the kitchen table reading his Quran. His grandson wanted to be just like him and tried to imitate him in every way he could. One day the grandson asked, "Grandpa! I try to read the Quran just like you but I don't understand it, and what I do understand I forget as soon as I close the book. What good does reading the Qur'an do?" The Grandfather quietly turned from putting coal in the stove and replied, "Take this coal basket down to the river and bring me back a basket of water." The boy did as he was told, but all the water leaked out before he got back to the house. The grandfather laughed and said, "You'll have to move a little faster next time," and sent him back to the river with the basket to try again. This time the boy ran faster, but again the basket was empty before he returned home. Out of breath, he told his grandfather that it was impossible to carry water in a basket, and he went to get a bucket instead. The old man said, "I don't want a bucket of water; I want a basket of water. You're just not trying hard enough," and he went out the door to watch the boy try again. At this point, the boy knew it was impossible, but he wanted to show his grandfather that even if he ran as fast as he could, the water would leak out before he got back to the house. The boy again dipped the basket into river and ran hard, but when he reached his grandfather the basket was again empty. Out of breath, he said, "See Grandpa, it's useless!" "So you think it is useless?" The old man said, "Look at the basket." The boy looked at the basket and for the first time realized that the basket was different. It had been transformed from a dirty old coal basket and was now clean, inside and out. "Son, that's what happens when you read the Qur'an. You might not understand or remember everything, but when you read it, you will be changed, inside and out. That is the work of Allah in our lives." If you feel this email is worth reading, please forward to your contacts/friends. Prophet Muhammad (pbuh & his family) says: *"The one who guides to good will be rewarded equally"*

۱۳۸۶ تیر ۵, سه‌شنبه

سخناني از بزرگان

آنگاه كه پرواز جان سپرد سقوط جان مي گيرد.
وقتي در جهت غلط مي دويد بيشتر دويدن تنها شما را از هدف دورتر مي سازد.
هويت هر شخص به شايستگي ها و توانمندي هايش بستكي دارد.
كاركناني آينده ساز سازمان ها هستند كه در تاريخچه سازماني خالق فرصت ها باشند.
نشنيدن درباره مشكلات به معناي نبود آنها نيست.
همه مردم بخشي از عمر خود را درتلاش براي نشان دادن ويژكي هايي كه ندارند تلف مي كتتد.
آثار بزرگ نه ثمره قدرت كه محصول پشتكار هستند.
اگر سوالي به پرسيد تنها سه دقيقه نادانيد واگر نپرسيد بقيه عمرتان را.
وفتي همه مثل هم فكر مي كنند كسي فكر نمي كند.
مباحثه تبادل علم است ومشاجره تبادل جهل.
وقتي يك نفر آموزش مي دهد دو نفر ياد مي گيرند آموزش دهنده وآموزش گيرنده.
قهرمان به انگيزه اي وراي پيروزي نياز دارد.
بر گرفته از نشريه پيام مديريت


۱۳۸۶ خرداد ۲۱, دوشنبه

35نكته در طراحي وكنترل تابلوي برق

مطالب حاضر حاوي 35 نكته در مورد طراحي وكنترل تابلوهاي برق مي باشد كه به هدف افزايش معلومات طراحان و كنترلرهاي تابلوبرق گردآوري شده است ،اميد است كه مورد رضايت كارشناسان محترم واقع گردد . بدين وسيله از اساتيد و كارشناسان محترم درخواست مي نمايد نظرات سازنده خود را در جهت هرچه پربارتر نمودن مطالب ارايه شده ارسال نمايند . در پايان از همكاران عزيزي كه در تدوين جزوه حاضر مساعدت نموده اند سپاسگذاري مي نمايد.
1- هيچگاه در مسير تغذيه موتور كليد يا ديژنكتور از كنتاكت رله شيشه‌اي استفاده نگردد زيرا با توجه به كم بودن فاصله كنتاكتها باهم، امكان دارد جرقه توليد شده و كنتاكتها ذوب شود. بهتر است در اين مواقع از كنتاكتور با توان حدود سه برابر توان موتور استفاده گردد.
2- هيچگاه از ديود براي مدار لامپ تست در مدارات AC استفاده نگردد؛ براي مدار فوق از كنتاكت باز استفاده گردد.
3- در صورتيكه در فيدرهاي ورودي از لامپ سيگنال و ولتمتر استفاده مي‌گردد سعي گردد لامپ سينگنال از زير كليد و ولتمتر از بالاي كليد تغذيه گردد (يابالعكس).
4- مقدار جرياني كه در يك ثانيه يك سيم قابليت تحمل آن را دارد از فرمول زير محاسبه مي‌گردد.
سطح مقطع = S 200 × S = Imax
جريان ماكزيم = Imax
5- سيم‌هايي كه مستقيماً از روي باس بار گرفته مي شود بايد كمتر از 2.5 ميليمتر مربع نباشد و ايزوله گردد. در صورتيكه قطر سيم از حد معين A بيشتر شود نياز به ايزوله ندارد:
200 × S = A
A : مقدار جرياني كه در يك ثانيه باعث قطع كليد اصلي مي گردد
6- از كنتاكت ميكروسوئيچ تست و سرويس جهت مدارات قطع و وصل استفاده گردد نه از كنتاكت رله كمكي متأثر از ميكروسوئيچ زيرا در هنگام قطع برق به طور ناخواسته رله كمكي بي برق شده و دستور قطع مي دهد.
7- هيچگاه از مس بافته شده به جاي هادي انعطاف پذير جهت قسمتهاي داراي ولتاژ استفاده نگردد. زيرا پس از گذشت زمان مس بافته شده انعطاف لازم را از دست مي دهد.
8- جهت ارتباط كامل سيستم ارت تابلو حتماً در محل اتصالات از واشرخاردار استفاده گردد يا محل اتصال رنگبري شود.
9- در صورتيكه از كليد AC به جاي DC استفاده گردد قدرت قطع كليد در ولتاژ DC سه برابر كاهش مي يابد.
10- در صورتيكه رله كليد (MCCB) از نوع الكترونيكي باشد در جريان DC عملكرد مناسبي ندارد ولي عملكرد رله حرارتي در هر دو نوع جريان يكسان مي باشد.
11- از مينياتوري DC مي توان در جريان AC استفاده نمود ولي عكس اين موضوع مجاز نمي باشد.
12- در صورتيكه از CT دو رنج در تابلو استفاده مي گردد حتماً نوع اتصال اوليه CT (نسبت تبديل CT) بايستي در نقشه الكتريكي مشخص گردد.
13- در صورت استفاده از نمايشگر نئوني در تابلوي فشار متوسط ترجيحاً سعي گردد از نوع خود تغذيه استفاده گردد. در صورت استفاده از نوع تغذيه كمكي، با قطع برق تغذيه نمايشگر نيز خاموش مي‌گردد در حاليكه ولتاژ روي باس‌بار وجوددارد.
14- جهت كاهش زمان سيم كشي و همچنين سيم مصرفي، بهتر است در جائي كه از كنتاكتهاي سري رله شيشه يا كنتاكتورو ... استفاده مي گردد حتماً محل قرار گيري المانهاي مذكور در طراحي و وايرينگ الكتريكي لحاظ گردد.
15- در هنگام نوشتن وايرينگ كنتاكت المانهاي هم پتانسيل، دقت شود المانهايي كه نزديكتر به محل نقطه مبدأ قرار دارند زودتر نوشته شوند.
16- در هنگام انتخاب باس بار دقت شود كه باس بار تحمل 5/1 برابر جريان كليد ورودي را داشته باشد كه اين موضوع در هنگامي كه خروجي‌هاي تابلو موتوري باشد اهميت بيشتري دارد.
17- در هنگام چيدمان المانهاي تابلو دقت گردد كه ترموستات در دورترين نقطه نسبت به هيتر قرار داشته باشد و هيتر در پايين ترين قسمت تابلو قرار گيرد.
18- در تابلوي فشار ضعيف سعي شود مدار هيتر و روشنايي از زير كليد ورودي گرفته شود (زمانيكه از دو ورودي استفاه مي‌گردد طبق منطق درخواستي طراحي گردد)
19- در مدار اينترلاك الكتريكي تابلو بايستي از كنتاكتهاي خود المانها درگير در اينتر لاك استفاده گردد نه از كنتاكتهاي رله كمكي متأثر از المانهاي درگير.
20- حداكثر فاصله مجاز جهت نصب كليد فيوز و كليدهاي اصلي از كف تابلو 1600 ميليمتر
مي باشد.
21- در مدار وصل خازن حتماً به زمان تخليه (دشارژ) خازن دقت شود (مدار اينترلاك پيش بيني گردد)
22- جهت حفاظت مداراتي كه از زير كليد اصلي تغذيه مي شود حتماً از كليد فيوز كارتريجي (سيگاري) با قدرت قطع بالا استفاه گردد.
23- در مدار ثانويه CT ترمينالي زمين مي شود كه ترمينال متناظر اوليه آن ورودي در نظر گرفته شده است.
24- در صورتيكه از يك كر (core) ترانس جريان استفاده شده باشد دقت شود كرهاي ديگر اتصال كوتاه شوند.
25- هيچگاه كنتاكت رله افت فشار گاز در ديژنكتورهاي گازي نبايستي دستور قطع به بوبين قطع آن ديژنكتور را بدهد.
26- در هنگام تست Power frequency بايستي برقگيرها و ترانسهاي ولتاژ از مدار خارج گردند.
27- جامپرها در ترمينال جرياني بايستي سيم هاي طرف CT را اتصال كوتاه كند.
28- در صورتيكه تجهيزات حفاظتي و اندازه گيري جريان كسر باشد بايستي ثانويه CT اتصال كوتاه گردد.
29- حداقل سطح مقطع سيم هاي جزياني  5/2ميليمتر مربع مي باشد.
30- سعي گردد جهت سيم و كابلهاي مشتري كه بعد از نصب تابلو اتصال مي‌يابد ترمينال خالي و داكت خالي در نظر گرفته شود.
31- درهنگام طراحي، كليدهايي كه در نزديكي ترانس اصلي قراردارند با توجه به توان ترانس قدرت اتصال كوتاه كليد در نظر گرفته شود.
32- جهت عبور سيم‌هاي ثانويه PT و CT از قسمت MV به LV از لوله خرطومي فلزي استفاده گردد.
33- در هنگام طراحي فيوزهاي حفاظتي دقت شود كه فيوزهاي انتخابي متناسب با جريان تجهيزات انتخاب شود.
34-رابطه بين جريان و زمان
35-رابطه جريان اتصال كوتاه تقريبي
U2: ولتاژ ثانويه ترانس Icc: جريان اتصال كوتاه %Ucc: درصد ولتاژ اتصال كوتاه S : قدرت ترانس