۱۳۸۶ مهر ۱۷, سه‌شنبه

تاریخچه روستای ایراج

كوير مركزی ايران كه به دشت كوير موسوم است ‏‌در بخش شمال فلات ايران قرار دارد . اين چاله زمين شناسي از خشك ترين نواحي ايران است بزرگترين بيابان بسته محصور در خشكي كره زمين به شمار مي رود .اگر زمين كوير سوزان است ‏آسمان نيلگون وپرستاره اي دارد‏‏،كه سرا پرده ملكوت خداست .
نگريستن به آسمان،ناظرين را به انديشيدن وسير آفاقي وا مي دارد كه پختگي فكري ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏، رشدعقلي وشكوفايي انديشه ها واستعدادها،ارمغان آن است.مهتاب كويرمهربان است وآرامش بخش، افق گسترده كويركه نه فرازي دارد ونه نشيبي، ‏‌انسانهايي گشاده رو ،مهربان ومهمان نوازي را بار آ ورده است.
ازايراج در متون جغرافيايي قرن پنجم با نام ارابه ياد شده است و گويش قديمي و محلي ارا نام دارد. اين روستا در 30 كيلومتري جنوب خور در 54درجه و47دقيقه طول شرقي و33درجه و27 دقيقه عرضي شمالي قرار دارد . منبع آب روستا از 33 چشمه تامين مي شود .
حال با توجه با اينكه قدمت اين منطقه به زمان هخامنشينيان برمي گردد ،مي توان از غاري كوچك در ايراج نام برد به نام (چونمادو) كه در گويش محلي (چون) به معني سوراخ و غار ،و براي كلمه (مادو) در گويش محلي معني خاصي نمي توان پيدا كرد، و چون در اين گويش به تمامي اسم ها (و) اضافه مي كنند وجود اين غار بايد از زمان مادها كه قبل ازهخامنشينيان بود ه اند باشد . در ادوار مختلف مردم روستا از اين غار به عنوان پناهگا ه استفاده مي نمودند.
همچنين نامي قديمي در گويش محلي وجود داردکه به ارا معروف است. اين نام بايد يك نام زرتشتي باشد .وجود گورستانهاي گبري که تاچندي قبل وجود داشت وبه مزارگبرها معروف بود حكايت از زرتشتي بودن اهالي داشته است. و همين آثار وگويش ها حاکي از قدمت اين روستا مي باشد، و به عهد ساسانيان برمي گرددکه دين رسمي ايرانيان زرتشتي بوده است.

قلعه قديمي ترين بناي ايراج
ايراج قلعه اي قديمي دارد كه به روي تپه اي بزرگ در مركز روستا آرميده است و خانه هاي روستا در اطراف اين قلعه قرار دارد . تاريخ اين روستا با وجود سر و كهن سالي كه در آن وجود دارد وقدمت آن را 1000 سال تخمين مي زنند احتمالاَ به هزار سال قبل مي رسد . همچنين قلعه و خانه هايي كه قديم در اطراف قلعه وجود داشته شباهت دارد به خانه هاي شهرهكمتانه (همدان) كه منسوب به قوم ماد است. قلعه و ارگ در روي يك بلندي وجود دارد كه در صورت هجوم بيگانگان ،دشمن نتواند به راحتي به ارگ وقلعه برسد و مردم بتوانند به آساني از ارگ دفاع كنند.


سرو کهن ايراج
همانگونه که دربالا اشاره گرديد يکي ازنمادهاي طبيعي ايراج درخت سرو آن است که درضلع شرقي قلعه ايراج قراردارد . قدمت اين سرو تنومند رابيش از هزار سال مي دانند . اين سرو زيبا بيش از70متر ارتفاع دارد وقطر پايين تنه آن حدود دومتريابيشتر مي باشد .پس ازپيروزي انقلاب اسلامي پرچم جمهوري اسلامي ايران بر نوک آن برافراشته شد وازآن پس هراز چندگاهي پرچم نوجايگزين مي کنند.

رد پايي خضرنبي درايراج
وجود بقعه اي به نام خواجه خضر در اين روستا بيانگر قدمت ديرينه اين روستا است . خضر نبي يکي ازانبياء الهي است که درخشکي هاي کره زمين رفت وآمد مي کند وروايت است که هرگاه بنده اي ازبندگان خوب خدا گرفتار شود وآن بزرگوار را صدا بزند به اذن پروردگار عالم اين پيامبر گرامي اورا ياري مي دهد .از اين رو در سمت شمال غربي روستا گنبد وايوان کوچکي ازاين پيامبر بچشم مي خورد که مي گويند خضر پيامبردرحال گذرازاين روستا بوده که درمحل مذکور توفقي کوتاه داشته که يکي ازموحدان او را بچشم ديده وگفتگويي بين آنها رد و بدل شده که آن حضرت خود را خضر معرفي مي نمايد . مردم خداجوي اين روستا براي عرض ادب به ساحت مقدس اين پيامبر الهي اين محل را زيارت مي کنند وبراي سلامتي آن حضرت دورکعت نماز مي گزارند.و بسياري ازمردم درزير اين گنبد کوچک ازخداوند حاجات بزرگي گرفته اند.
مزرعه ها واماکن ديدني اطراف ايراج
مزرعه منک ، آخورک ، خرم آباد، کلاته ، آب اشکو، کهينو، آبگادو، گرو، بيخ چاه ، بندر، بهين ، آبگيشه ،گولار، دشت باغ حلقه ، اسلام دشت،كاشفيه ازمزارع واماکني است که ديدن آنها دراين منطقه توجه مردم رابخود جلب مي نمايد.
مختصري دررابطه باروستاي ارديب
روستاي ارديب در6 کيلو متري ضلع شرقي روستاي ايراج قراردارد که قدمتي ديرينه دارد ويکي از نمادهاي معروف اين روستا درخت سرو آن است شايد اين سرو ازنظر ارتفاع وقطر تنه به اندازه سرو ايراج نباشد ولي داراي عمري کهن مي باشد . ارديب ازنظر آب هوا تقريبا شبيه به ايراج است و داراي چشمه آب شيرين مي باشد .ومردمان نجيب ومهمان نوازي دارد.
امير اسماعيل عرب عامری يکی ديگر از اين شخصيتهاي سياسی است که در اوايل قرن سيزدهم پس از شکست از سپاهيا ن قاجار در روستای ارديب اتراق نمود وبا احداث ديواری به قطر سه متر برگرد اين روستا آن را به صورت دژ مستحکمی برای خويش در آورد ، كه آثار آن تا سال 1335شمسی با قی بود .
تاريخچه مختصري درمورد شهرستان نائين
ايجاد شهر نائين رابه يهوديان نسبت می دهند . زيرا در جنگ کورش با بابل و پيروزي کورش درجنگ موجب نجات يهوديان گرديد و آنان روانه ايران شده وبه منطقه نائين آمدند، وبه عمران آبادی منطقه پرداختند.احتمالاً بايد گويش مردم اين منطقه با توجه به گسترش آئين يهود وتبليغ آنان، مردم اين رابه دين خود درآورده باشند. واز دين قبلی آنان اطلاع دقيقی در دست نيست .يکی از رسومی که يهوديان دارند اين است که در هنگام گرفتن ماه ويا خورشيد به پشت ظروف مسی طبل می زنند . اين رسم در قرن پنجم هجری در کتاب ناسخ التواريخ ذکر شده است . نيز بايدمد نظر داشت كه قدمت نائين نيز در اسناد موجود به زمان هخامنشينيان مي رسد . كه در زمان كورش در جنگي كه اين پادشاه با بابل انجام داد يهوديان اسير شده توسط بابليان را آزاد كرد وآنان نيز به منطقه نائين آمده واين شهر را بنا نمودند و همچنين در شهر بيت المقدس نيز منطقه اي به همين نام وجود دارد.
آئين ديگری که قبل از اسلام در اين منطقه طرفدارانی داشته مذهب صائبی است،که گفته شده با عقايد زرتشت شباهتهايي داشته که جمعيتی از پيروان نوح بوده اند ، ولی شهرستانی ،دركتاب ملل و نحل خود می گويد،بدين علت که اينان از دين آسماني دورشدند آنان را طرف داران اين مذهب مي دانند. گروهی از اين قوم در اوايل تاريخ مسيح از سواحل اردن به سوی بين النحرين ،سفلي وخوزستان کنونی آمده وسپس به نقاط مرکزی پراکنده شده اند، که مناطق نائين نيز از آن جمله بوده است. اعتقاد به مهر گياه واينکه اين علف زن عقيم را چاره مي كند و اولاد می بخشد از يادگارهای دوران صائبی است که تا چندي پيش نيز رايج بوده است . ازسوي ديگر،طرفداران آئين زرتشتی نيز در اين منطقه ساکن بوده اند كه گروهی ازآنان تا عهد صفوی بر دين زرتشت باقی بوده ،که بسياری ازآداب آنان را مي توان هنوز مشاهده کرد.احترام به آتش،الوگاه،آتشونی و...
تاسال29هجری قمری تمامی نقاط ايران به جز اصطخر و طبرستان، فتح شده بود.ونائين دراوايل قرن اول هجری جزء فتوحات اسلام گرديد. اولين منطقه ای که به دين اسلام گرويد، روستايی در شمال شرق نائين بود که به يمن تشرف به اسلام، به محمديه معروف شد.مناطق شرقی نائين يعنی خوربيابانک وجندق که از توابع قومس بودند توسط سليمان ابن عمر ضبتی يا براءبن عازب فرماندهان سپاه اسلام فتح شدند. قرار گرفتن نائين درگلوگاه کوير و ارتباط اين ديار با شهرهای شيعه نشينی چون قم و ری، باعث گرديدگرايش مردم منطقه به تشيع شود. وقتي مامون به دليل اهميت ، موقعيت وشخصيت امام رضا (ع) در سال 201 ه .ق ايشان را از مدينه به مرو آورد دستور داد آن حضرت را از شهر هاي غير شيعه عبور دهند . بر همين اساس مسير خوزستان به كوير وقومس سپس طبس وخراسان انتخاب گرديد‏ ، رجاء بن ابي ضحاك مسئوليت آوردن ايشان را داشتند ، بعد از شهادت حضرت امام رضا (ع) هزار نفر از امويان به خونخواهي حضرت از مدينه سوي مرو وخراسان حركت مي كنند ، كه فرماندهي آنان را ابو محمد ابراهيم بن عبد الرزاق بن موسي بن جعفر عهده دار بود كه در نقاط مركزي ايران وحوالي نائين ماموران مامون به تعقيب آنان پرداخته و امويان در كوير پراكنده شده وبه منطقه بيابانك آمدند . چون مردمان اين منطقه هنوز دين زرتشتي داشتند با امويان از در ستيز بر آمدند . درزمان حمله مغول در نائين ومناطق اطراف آن اسماعيليان ساكن بودند. حاكم طبس امير اسماعيل گيلكي بود.و از آنجاييكه اسماعيلي مذهب بودند، مغولان با آنان دشمني داشتند. ازاين رو منطقه نيز از تهاجم آنان در امان نبوده ومورد تهاجم بي رحمانه آنان واقع شد.براثراين تهاجم چند تن از عرفاي اين سلسله ازطبس به منطقه بيابانك آمدند كه همه مريد قطب الدين حيدر توني شده. كه ايشان يكي از عرفاي معروف ايران است .
مختصري درمورد جندق
درشرق نائين درمنطقه اي به نام جندق ‏، كه قبايل زيادي در آنجا زندگي مي كردند، سنگ نوشته هايي به زبان عربي ،كه به تاريخ 670 ه.ق. است وجود دارد. در زمان صفويه اصفهان به عنوان مركز حكومت آنان قرارگرفت،و نائين كه از توابع يزد بود‏، زير نظر اصفهان رفته و باعث شكوفايي نائين گرديد .در اواخر عهد صفويه كه افاغنه اصفهان و يزد را تصرف كردند نائين نيز مورد تهاجم آنان قرار گرفت از اين رو بيشتر عمال دولتي،سران وسادات اصفهان ، ‏‌يزد و نائين به قصبات اطراف نائين پناه بردند.
در سالهاي 1327 و 1328 نايب حسين كاشاني به منطقه جندق وبيابانك آمد وحوادثي بوجود آورد. در زمان صفويه گروهی از قبايل عرب عامری در منطقه نائين از اقتدار , سياسی ,اجتماعی بر خوردار شدند. علت مهاجرت اين طايفه به منطقه مزبور اين است که امير تيمورگورکانی در قرن نهم هجری به خونخواهی سالار شهيدان امام حسين(ع) با اهل شام ، به ويژه بازماندگان اموی ، مبارزه کرد . جمعی از اعراب، نجور و حاپور وی را همراه کردند که اعراب بنی عامری ، به سر کردگی امير صفوی عامری از جمله آنان بودند امير تيمور پس از خاتمه پيکار مزبور طايفه بنی عامری را با ايل وحشم آنان به ايران آورد وبه پاس خدمات گذشته در اين منطقه ساکن کرد که قبر منصور در زواره است.
دوتن ازشاعران بزرگ ايران زمين بنام ابوالحسن يغمايي وحبيب يغمايي درروستاي جندق متولد شده اند وفرهنگ وادب ايراني را پاس داشته واشعار زيبايي درآثار آنان وجود دارد. دررثاي سالار شهيدان نيز يغما اشعار جانسوز گفته که امروزه درمجالس سوگواري امام حسين ازآنها استفاده مي کنند.
جندق وبيابانک در دوران استقرار مشروطه دوره نا امنی را می گذراند كه نايب حسين و ماشاا... خان كاشي از ضعف دولت مركزي استفاده كردند وبه نواحي مرکزی به ويژه کوير يورش بردند که ايراج نيز دستخوش ياغی گری آنان گرديد. درپي اين تعرض ،درسالهای 1328تا 1337 ه .ق سا كنين اين آبادی وديگر آباديها به نواحی ديگری متواری شدند.

تاريخچه روستاي گرمه
اين روستا درفاصله 20کيلومتري روستاي ايراج قرارداردکه نام سهراب گبر گرمه اي بعنوان يکي ازسران گرمه معروف است . وقتي قلعه گرمه به دست علويان تصرف گرديد واهالي اين روستا آئين اسلام قبول كردند.يكي از علويان بنام ابو محمد به روستاي بياضه رفته تاازتعدي امويان درامان بماند.اما به اين شخصيت والامقام خيانت مي شود و شخصي مزدور ايشان را مسموم مي كند وبه شهادت مي رساند، در روستاي گرمه قبرستاني است بنام گورستان كشته ها كه محل هر قبر با سنگچين مشخص شده است. مي گوينداين گورستان مشهد علويان است كه توسط زرتشتيان بشهادت رسيده اند. علاوه براين مشهد امامزاده هاي ديگري نيز در روستاهاي اطراف منجمله ايراج وجود داردکه احتمالاً از شهداي علويان هستند.
با روي كار آمدن ديالمه (آْل بويه) در سال 320 ه. ق كه حكومت آنان 128 سال بطول انجاميد. نقاط مركزي ايران تحت سلطه آنان قرارگرفت كه نائين ومناطق آن نيز از آن جمله بود. چون اين سلسله شيعي مذهب بودند به رواج وگسترش بيشتر مذهب تشيع در اين منطقه پرداختند. برگزاري آئين سوگواري تاسوعاوعاشورا وعزاداري سالار شهيدان وديگر مراسمات مذهبي شيعي جزء سنتهاي خوب اين خاندان بوده است.
تاريخچه روستاي بياضه
اسماعيليان كه از فُرق شيعه بودند با روي كارآمدن سلاجقه در448 ه.ق با آنان مبارز علني داشته و به خاطر دور بودن از مركز حكومت سلاجقه، اين فرقه در مناطق نائين وخور و بيابانك به تبليغ وفعاليت ديني پرداختند و قلعه هاي مستحكمي نيز در اين مناطق براي خود بوجودآوردند. در قرن پنجم هنگام عبور ناصر خسرو ازکوير ، از قلعه هاي روستاهاي منطقه ديدن كرده كه از قلعه بياضه بعنوان بزرگترين آن نام برده كه داراي اتاقها و راهروهاي پيچ در پيچ بوده وداراي پنج طبقه است. دور تا دوراين قلعه خندقي حفر گرديده است که سندآن نيز موجود است.اين سند به خط نسخ و زبان عربي مي باشد، كه مربوط به قرن نهم هجري است.دراين سند از نبرد علويان با زرتشتيان ياد شده وتاريخ درگيري را سال 430هجري، و مكان آن را در آباديهاي شرق نائين ذكر نموده كه در منطقه بيابانك واقع شده است.
عبور شاه عباس ازمنطقه کوير
در زمان صفويه كه اين سلسله شعيه مذهب بودند.مذهب تشيع رواج بيشتري گرفت، مردم اين منطقه نيز به دين اسلام ومذهب تشيع گرويدند. از جمله آنكه شاه عباس صفوي نيز در سفري كه به مشهدداشته از اين منطقه عبور كرده است .ايشان در منطقه بيابانك افرادي را با كيش زرتشتي مي بيند فردي به نام سيد داوودكه باچند نسل به حضرت امام موسي كاظم(ع) مي رسد رابراي هدايت آنان به دين اسلام ومذهب تشيع تعيين مي كند.
شرحي کلي ومختصر درموردروستاهاي منطقه بيابانک
بيابانك از آغاز دوره قاجار تا به امروز جزء توابع يزد ،‏ خراسان ،‏ سمنان و اصفهان بوده است. در دوران ساسانيان ايالت فارس به 5 منطقه تقسيم شد كه بزرگترين آن اصطخر نام داشت و منطقه يزد وسيعترين قلمرو اين ايالت بوده ونائين نيز قبل ا ز اسلام به عنوان مر كز اداري و خدماتي بخشي از ناحيه يزد بوده است ، در عهد مغول نائين از توابع يزد بوده ، كه حاكم آن يوسف شاه اتابك بر مردم ستم زيادي مي نمود ، در زمان غازان خان مغول(هفتمين ايلخان مغول ) ايشان بركنا رگرديد.
مقدسي در احسن المقاسيم وابن حوقل بغدادي در صدة الارض وديگر جغرافيا نويسان صده چهارم وپنجم هجري از جرمق ، بيادق و ارابه بنام (گرمه ، بياضه و ايراج) يادنموده اند وجمعيت اين آباديها را بالغ بر 1000 نفر ذکر كرده اند. ازطرفي ناصر خسرو تعداد اين آبادي ها را 12 پارچه نوشته است . ياقوت حمري در معجم البلدان از مهر جان به نام ويرانه اي نام برده كه در قرن هفتم اتفاق افتاده،لکن علت ويراني آن معلوم نيست . بر سر در مسجد جامع مهرجان سندي موجود است که به زبان عربي مي باشد.اين سند مربوط به قرن نهم هجري قمري است که حتي سنگ نوشته هايي ازاين دست موجود است که جنگ بين امويان وزرتشتيان را به تاريخ 430ه.ق ذکر نموده است.
اعتماد السلطنه در مرات البلدان از هفت روستا نام برده كه ايراج در بين آنها ذکرنشده است . در سال 444 ه .ق كه ناصر خسرو از منطقه عبور مي كند ،اسماعيليان براين منطقه حكومت مي كردند به احتمال قوي مردم اين منطقه بين سالهاي 430تا440 ه. ق تماماَ مسلمان شده وچون اعراب به شيعيان لقب علويان داده بودند، جنگ بين شيعيان وزرتشتيان بوده است. ازاين روبعد از درگيري كل منطقه و روستاهاي آن دين ا سماعيليان را پذيرفته اند ، در مهر جان نيز سنگ نوشته اي هست كه بر روي آن نوشته شده هذا القبر المرحوم سعيد زين العارفين حاجي محمد شاه كه چنين بر مي آيد كه از عرفاي منطقه بوده است وتاريخ آن نيز به سال 727 ه.ق است واين را مي رساند كه مغولان نيز در اين منطقه آمده وچون با اين آئين معقوف شيعي مخالف بودند آنان را به شهادت مي رسانند.
پس ازظهور اسلام وحمله اعراب وشکست ساسانيان ويزد گرد سوم در جنگ نهاوند در زمان عمرمردم ايران به دين مبين اسلام گرويدند ومسلمان شدند. در آن زمان دو منطقه از دست اعراب نجات يافت يکی منطقه طبرستان (مازنداران کنونی) بود،که به خاطر کوه های بلند وراههای صعب العبور ، اعراب نتوانستند در مرحله اول آنجا را فتح وآنان را به دين اسلام درآورند. ديگری کوير بود که اعراب از سختيها وبيابانهاي کويرآگاه بودند،وچون شناختی نسبت به راههاي کوير ايران نداشتند از حرکت به اين منطقه باز ايستادند.اين منطقه تا زمان مامون خلفيه عباسی دردين نياکان خودباقي بودند . وقتي مامون دستور داد امام رضا را به خراسان بياورند ،برای آوردن آن حضرت از اين منطقه استفاده کردند وپس از کشته شدن حضرت به دست مامون حدود 1000 نفر از ياران ايشان تصميم گرفتند که انتقام ايشان را از مامون عباسی بگيرند. ازاين رو به سمت ايران حرکت کرده و از خوزستان به کوير مرکزی آمدند که عمال دولت مامون سپاهی جهت سرکوبی آنان فرستاد وآنان متواری شده وبه منطقه بيابانک آمدند. در اين منطقه سهراب گبر که در قلعه گرمه مستقر بود زرتشتی مسلک بود جلوی ياران امام رضا (ع) را گرفته و با ديگر روستاها از جمله مهرجان ، بياضه و... متحد شده وجنگ سختی با آنان نمودندوتعدادی از آنان شهيد شدند که بر مزار تمامی آنهايي که در منطقه کشته شدند بارگاهی کوچک ساخته شد.فرمانده آنان ابو محمد ابراهيم بن عبد الرزاق بن موسی بن جعفر(ع) بود که توانست گرمه را فتح کند و مردم آنجا را به اسلام دعوت کند. در موقعی که ايشان به بياضه رفتند پير زنی ايشان را زهر خوراند وآن حضرت شهيد شدند. گنبد وبارگاهی در شان ايشان در اين روستا بنا گرديده است که امروزه مورد توجه مردم منطقه مي باشد وبراي زيارت آن حضرت ازاطراف واکناف مشرف مي شوند. وچون مردم اين منطقه تازه مسلمان بودند واسماعيليان نيز تا حدود طبس پيش آمده بودند،قلعه ای در طبس بنا نمودند ودر آنجا توانستند مردم اين منطقه رابه کيش خود هدايت کنند ونيزقلعه هايی در اين مناطق ايجاد نمايند. قلعه سهراب گبر را که توسط زرتشتيان ساخته شده بود مرمت وبه سبک خود ساختند، و در ايراج نيز چنين کاری نمودند. در كتاب خداوند الموت نام دو روستای ايراج ومهرجان که دو برادر به نامهای ايرج ومهرج در آنجا زندگی می کردند و به کشاورزی مشغول بودندآمده است. باتوجه به نام اين دو که ازنامهاي زرتشتی می باشد اينگونه به نظر می آيدکه آنها زرتشتي
بوده اند. مردم منطقه پس از مسلمان شدن به دست ياران امام رضا مجدداً به دين خود که همان زرتشتی بود برگشته وبا توجه به حضور اسماعيليان در منطقه ظاهراً دين آنان را پذيرفته باشند چون درزمان شاه عباس در سفری که ايشان به مشهد از طريق اصفهان راه خور وبيابانک به مشهد داشتند در خور اتراق نمودند وفردی به نام سيد داوود که مقبره اش نيز در کنار مسجد خور می باشد رابرای ارشاد و راهنمايی زرتشتيان منطقه در آنجا مامور می کند سپس بعد از حمله افاغنه به اصفهان ومحاصره اين شهر و بر انداختن حکومت صفوی تعدای از مردم از شهر های محاصره شده به روستاهای کوچک که امنتر بودند پناه بردند و همچنين برخی از افراد دولتی نيز در اين روستاها سکني گزيدند. که از جمله آنها می توان امير اسماعيل عرب عامری که در روستای ارديب ساکن و ديوان خانه ای را در آنجا ساخت ،که هنوز آن پابرجاست را می توان نام برد. ........
برگرفته از سایت آزاد اندیشان ایراج