۱۳۸۶ اسفند ۱۱, شنبه

درباره نزار القطری


Download the original attachment
2 سال قبل، محمود کریمی با نوحه نوستالیک اش- که از خاطرات کودکی می گفت و زبان حال همه آنهایی بود که روزی با چادر مادرشان، تکیه علم کرده بودند و بالای سر تکیه کودکانه شان زده بودند «عباس، علمدار حسین» توانست از باقی مداحان پیشی بگیرد؛ سال گذشته هم مجید بنی فاطمه نوحه «عمو عباس» را خواند که «آ»یش را می کشید و تحریر می داد و زبان کودکان امام حسین(ع) با عموی نام آورشان بود؛ این نوحه هم به چنان محبوبیتی رسید که بلافاصله خوانندگان زیرزمینی هم آن را اجرا کردند و حتی زنگ موبایلش هم به بازاز آمد؛ در چنین فضایی بود که خود مداحان و هم عزاداران به انتظار نوحه برتر و به یاد ماندنی تر امسال نشسته بودند و حدس اینکه چه کسی پدیده خواهد شد، از چند هفته قبل به سرگرمی جوان های اهل این مجالس تبدیل شده بود اما اتفاقی که در عمل افتاد، خارج از حدس بود،«نوحه سال» امسال را هیچ کدام از مداحان ایرانی و وطنی نخواندند.
شب 22 دی‌ماه / کربلا، هیچ‌کدام از زائرانی که در حسینیه حائری ـ جایی بسیار نزدیک به حرم امام حسین ـ جمع شده و به عزاداری پرداخته‌اند نمی‌دانند دوربینی که گوشه حسنیه است متعلق به صداوسیمای ایران است؛ و بعدا تصاویر هیچ کدامشان را که به سر و تن برهنه می‌کویند نمی‌تواند پخش کند. دوربین شبکه 3 روی مداح مجلس زوم کرده بود که در لا به لای نوحه عربی‌اش بیت‌هایی هم به زبان فراسی می‌خواند و در بین روضه بخش‌های روضه به سینه‌زن‌ها «علی رأسی، علی رأسی» (به سر بزنید) می‌گفت. این نوحه عربی ـ فارسی بلافاصله به ساختمان جام جم تهران رسید و فقط با فاصله 2 شب از اصل ماجرا ـ ساعت ده شب 24 دی ماه از شبکه 3 پخش شد. معجره بلافاصله اتفاق افتاد. از همان شب همه چه بینندگان و چه مسئولان تامین برنامه شبکه های دیگر سراغ همین نوحه فارسی ـ عربی را می‌گرفتند. اما این نوحه در واقع نوحه (به معنای مرسوم بین ما) هم نبود. مداحی که از 2 روز بعد اسمش زیرنویس شد «الحاج نزار القطری» در واقع رجزی را از زبان امام حسین می‌خواند. این رجز و شعر از خطبه امام حسین (ع) در روز عاشورا خطاب به لشکر کوفیان گرفته شده بود و مضمونی حماسی داشت. مضمون حماسی نوحه ـ اجرای خاص نزار القطری به لحن فارسی نابلدش که همیشه برای ما شیرین است در کنار پخش گسترده تلویزیونی همین یک نوحه، آن هم در ماه محرمی که سرمای بی‌سابقه مشتریان عزاداری‌های تلویزیونی را بیشتر از هر سال کرده بود باعث گل کردن آن شد. بلافاصله نسخه‌های ضبط شده در سایت‌ها و وبلاگ‌های فارسی راه پیدا کرد، نوحه ای از مداحی که تا به حال نمی‌شناختیم. نزار القطری البته در خارج از ایران چندان ناشناخته نیست، او در عراق، کویت، و قطر چهره‌ای بسیار معروف و محبوب است؛ «نزار فضل‌الله » 34 سال پیش در قطر به دنیا آمد؛ خانواده او هنوز هم در قطر در محله فقیرنشین زندگی می‌کنند. نزار بعد از پایان تحصیلات اولیه برای آموختن علوم دینی به نجف آمد و در درس آیت‌الله سیستانی هم شرکت کرد، او 5 سال هم در انگلیس برنامه‌ریزی تلویزیونی خواند؛ از 6 سال پیش در کویت اجرای برنامه کودک را بر عهده گرفت؛ نزار که خودش دو فرزند، کوثر (4 ساله) و حسین (3 ساله) دارد از آن تاریخ به بعد یک عموی تلویزیونی شد و چهره محبوب بچه‌های عرب. اما معروفیت نزار وقتی به اوج رسید که سه سال پیش یک پسربچه 7 ساله به اسم سجاد را که از نوعی سرطان رنج می‌برد و در سفری به مدینه در کنار قبر حضرت ام‌البنین (س) به طرز معجزه‌آسا شفا گرفته بود، به برنامه‌اش آورد و با مدارک پزشکی قبلی وفعلی سجاد، ماجرای شفای او را به بینندگان نشان داد. این ماجرا باعث دو اتفاق شد، اول این که نزار برنامه‌اش را در تلویزیون دولتی کویت از دست داد و دوم این که نزار خودش هم مثل بینندگان متحول شد؛ قصیده‌ای در مدح حضرت ام‌البنین سرود و شروع به مداحی برای ائمه(ع) کرد؛ نزار به دعوت شیعیان کربلا به این شهر آمد و همین‌جا به زبان فارسی را یاد گرفت. اگر در اینترنت بگردید، نوحه‌های بسیاری از نزار پیدا می‌کنید که عربی- فارسی یا عربی-انگلیسی هستند. امروز نزار ساکن کربلاست. او در کنار مداحی، همجنان علاقه‌ی اصلی‌اش ـ یعنی برنامه‌سازی کودک ـ را هم دنبال می‌کند. سال گذشته او یک سریال 14 قسمتی به اسم «قطار سریع» ساخت که با دو عروسک به اسم‌های فرح و مرح به شهرهای مذهبی شیعیان می‌رفتند و برای همین سریال به ایران و مشهد هم آمد. این سریال که از تلویزیون عراق و شبکه المنار لبنان پخش شد، آن‌قدر طرفدار داشت که نزار را به فکر ادامه ساخت برنامه با این دو شخصیت عروسکی هم بیندازد؛ قرار است او سریال جدیدی با عنوان «خاطرات روزانه (یومیات) فرح و مرح» هم بسازد که احتمالا پخش آن طبق برنامه از 13 رجب آینده شروع خواهد شد و قرار است خود نزار در این سریال، پدر فرح و مرح باشد. نزار القطری ـمداح محبوب محرم امسال ایرانی‌ها ـ یک سایت کودکانه با آدرس shiakids.net هم دارد. شعری که نزار القطری می‌خواند: این متن شعر عربی ـ فارسی‌ای است که اولین بار 24 دی از شبکه سوم پخش شد و از آن شب، خیلی معروف شد و نزارالقطری را به همه شناساند. این شعر از خطبه امام حسین (ع) در روز عاشورا گرفته شده است. لم یا قوم تریدون ببغی و فساد لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد (ای قوم! برای چه می‌‌خواهید به من ظلم و ستم کنید. و چرا با لجبازی می‌خواهید مرا بکشید؟) لیس والله سوانا خلف بعد النبی فرض الله علی طاعتنا کل عباد (به خدا به جز ما، پیامبر(ص) خاندانی ندارد و خداوند اطاعت از ما را بر همه بندگان واجب کرده است) من له جد کجدی فی الوری او کشیخی فانا ابن العلمین (برای چه کسی در این عالم، جدی مثل جد من است، یا پدری مثل پدر من دارد؟ من پسر دو مرد شاخص هستم) فاطم الزهرا امی و ابی قاصم الکفر ببدر و حنین (فاطمه زهرا مادر من است و پدر من در هم شکننده کفر در بدر و حنین است) عبدالله غلاما یافعا و قریش یعبدون الوثنین (پدر من خدا را می‌پرستید در زمانی که پسری جوان بود در حالی که قریش بت‌ها را می‌پرستیدند) یعبدون اللات و العزی معا و علی کان صل القبلتین (قریش لات و عزی را می‌پرستیدند و پدر من به سوی هر دو قبله ـ بیت‌المقدس و مکه ـ نماز می‌گذاشت) و ابی شمس امی قمر فانا الکوکب و ابن القمرین (پدر من خورشید است و مادرم ماه پس من ستاره‌ای هستم، فرزند دو ستاره نورانی) چیست تقصیر من ای قوم که امروز جهانی شده آماده به قتلم همه با تیغ و سنانی در شما نیست ز اسلام نه نامی و نشانی انا عطشان و قد احرق نطقی و لسانی انا ظمئان و قد احرق قلبی و فؤادی (من تشنه‌ام و حرفم و زبانم می‌سوزد من تشنه‌ام و قلبم و جگرم می‌سوزد) زیر خنجر شه لب تشنه حسین می‌گفت: تو ای شمر ستمکار! تو ای ملحد مکار! تو ای کافر غدار! اگر من نشناسی، بگویم بشناسی حسینم و ضیاء القمرینم، قتیل الودجینم امام الحرمینم انا الفضه و ابن الذهبینم (من حسینم و روشنایی ماه و خورشیدم و کشته حسادتم من امام دو حرم ـ مکه و مدینه ـ هستم. من گوهر و فرزند دو جواهرم) منم شهپر جبرئیل، منم ایه‌ی تقدیر منم نخله‌ی خوبان، منم زاده زهرا منم عرش و منم فرش منم کرسی و لوح و قلم و باعث ایجاد دو عالم انا مظلوم حسین انا محروم حسین

http://www.kheimehnews.com/vdccapqi82bqi.la2.html ای ز صولت لا فتی الا علی در شأن تو {خطاب به حضرت زینب کبری است سلام الله علیها و روحی فداها} می برد شمر از سرت معجر، فکیف تصبحون؟ {معجر=روسری، فکیف تصبحون= شما را چه پیش خواهد آمد}
آل بو سفیان به عزت، فی بیوت آمنین {= در خانه هایشان در امنیت به سر می برند} آل ما دور از وطن، یا لیت قومی یعلمون {= کاش این قوم می دانستند}
انعم الله علینا برسول مدنی {خداوند به واسطه رسولی مدنی بر ما نعمت روا داشته} هو جدی، و ابی و واسط الکون علی {که ان پیغمبر جد من است. و علی پدر من واسطه عالم است}
خیرة الله من الخلق أبی {پدرم علی بهترین خلق خداوند....} بعد جدی، فأنا ابن الخیرتین {... پس از پیغمبر است. و من فرزند دو برگزیده}
فضة قد خلصت من ذهب {من نقره ای هستم که از طلا بیرون آمده است} فأنا الفضه و ابن الذهبین {پس من نقره ام و فزند دو طلا- حضرت رسول(ص) و امام علی(ص)}
ذهب ٌمن ذهب ٍ فی ذهب ٍ {طلایی از طلا و در طلا} و لجینٌ فی لجین ٍ فی لجین ٍ {و نقره ای در نقره اندر نقره}
أنا مظلوم حسین أنا محروم حسین
لم یا قوم تریدون ببغی و فساد؟ {ای قوم چرا خواستار بغی و فساد هستید؟} لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد؟ { و چرا از روی اصرار و دشمنی سعی در قتل من دارید؟}
لیس والله سوانا خلف بعد النبی {قسم بخداوند که جز ما کسی جانشین و باقیمانده پیغمبر نیست} فرض الله علی طاعتنا کل عباد {و خداوند اطاعت کردن از ما را بر همه بندگان واجب نموده ‌}
أنا مظلوم حسین أنا محروم حسین
عجبا وا عجبا امت کفار که یک سر چشم پوشیده ز حق نمک آل پیمبر
و ستجزون من الله اذا قام قیامة {و به زودی حین قیام قیامت، جزای خود را از طرف خداوند خواهید دید}
أنا مظلوم حسین أنا محروم حسین
عجبا وا عجبا امت کفار که یک سر چشم پوشیده ز حق نمک آل پیمبر
همه در ریختن خون من آن بی کس و یاور شده آماده و بگرفته به کف نیزه و خنجر
و ستجزون من الله اذا قام قیامة {و به زودی حین قیام قیامت، جزای خود را از طرف خداوند خواهید دید}
لم یا قوم تریدون ببغی و فساد؟ {ای قوم چرا خواستار بغی و فساد هستید؟} لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد؟ { و چرا از روی اصرار و دشمنی سعی در قتل من دارید؟}
لیس والله سوأنا خلف بعد النبی {قسم بخداوند که جز ما کسی جانشین و باقیمانده پیغمبر نیست} فرض الله علی طاعتنا کل عباد {و خداوند اطاعت کردن از ما را بر همه بندگان واجب نموده ‌}
أنا مظلوم حسین أنا محروم حسین
من له جد کجدی فی الوری {چه کسی در عالم پدر بزرگی مانند پدر بزرگ من دارد؟} او کشیخی؟ فأنا ابن العلمین {یا پدری چون پدر من دارد؟ پس من فرزند دو زعیم و سالار هستم}
فاطم الزهرا امی، و ابی {فاطمه زهرا مادرم هست و پدرم کسی است که...} قاصم الکفر ببدر و حنین {... کمر کفر را در بدر و حنین شکست}
عبدالله غلاما یافعا {و پدرم- علی- در حالیکه نو جوانی بود خداوند را پرستش می کرد} و قریش یعبدون الوثنین {در حالیکه قریشیان آن دو بت را می پرستیدند}
یعبدون اللات و العزی معا {آنها لات و عزی را با هم می پرستیدند} و علی کان صلی القبلتین {در حالیکه پدرم - علی- بر هر دو قبله -مکه و قدس- نماز گذارده بود}
فأبی شمس، امی قمر {پس پدر من خورشید است و مادرم ماه} فأنا الکوکب و ابن القمرین {و من ستاره و فرزند دو ماه و خورشید}
أنا مظلوم حسین أنا محروم حسین
چیست تقصیر من ای قوم که امروز جهانی شده آماده به قتلم همه با تیغ و سنانی؟ در شما نیست ز اسلام نه نامی و نشانی
أنا عطشان و قد احرق نطقی و لسانی {عطش مرا فرا گرفته و کلام و زبانم آتش گرفته} أنا ظمئان و قد احرق قلبی و فوادی {تشنه هستم و قلب و سینه ام سوخته است}
أنا مظلوم حسین أنا محروم حسین
زیر خنجر شه لب تشنه حسین گفت: تو ای شمر ستمکار تو ای ملحد مکار تو ای کافر غدار
اگر من نشناسی، بگویم بشناسی:
حسینم و ضیاء القمرینم، قتیل الودجینم {من حسینم و نور خورشید و ماه هستم و کششده و دو رگ گردن بریده} امام الحرمینم أنا الفضه وابن الذهبینم {پیشوای حرمین مکه و مدینه ام، منم نقره و فرزند دو طلا- علی و فاطمه سلام الله علیهما-}
أنا مظلوم حسین أنا محروم حسین
منم شهپر جبریل منم آیه ی تقدیر (یا تطهیر) منم نخله خوبان منم زاده زهرا
منم عرش و منم فرش منم کرسی و لوح و قلم و باعث ایجاد دو عالم
أنا مظلوم حسین أنا محروم حسین
http://www.shia-news.com/ShowNews.asp?Code=86102802
http://www.shia-news.com/Download/Ana+Mazlum+Hosein.mp3
http://www.ghadirekhom.com/uploads/ghadir/films/wmvs/haj-nazar-ghatari.wmv
شاعر این نوحه مجتهد شهید شیخ محمد علی حسام الشریعه صدخروی(سبزواری) می باشد که از عالمان ناشناخته قرن 13 هجری سبزوار می باشند که سه کتاب ارزشمند و خطی: 1-(دیوان اشعار) 2-(میزان العقاید) 3-(مرآت التواریخ) ازایشان به یادگار مانده است.ایشان در 20 سالگی به درجه اجتهاد می رسند و در28 سالگی به طرز مظلومانه ای توسط خوانین محلی شهید و پیکر شان با نهایت شقاوت قطعه قطعه و در قناتی از قنوات روستای مزینان ریخته می شود.شرح زندگانی این عالم شهید در این کتاب آمده است:(صدخرو خاستگاه فرهنگ - تالیف : محمد عمادی پور -انتشارات عابد-چاپ اول 1380(

هیچ نظری موجود نیست: